سوتی


خلوتگاه من و دوستان

قلمرو قلبهای ما

 

 سوتی یه دانشجو بیچاره:

 

تو دوران دانشگاه با بعضی از بچه ها بدجور تیریپ مرام ومعرفت داشتیم وهی

تعارف به هم تیکه وپاره  می کردیم....

 

مثلا دوستم رد میشد میگفت غلامتم....

 

منم می گفتم خاک پاتم واین حرفا....

 

این قضیه هی بالا گرفت وتیکه ها دیگه از حد خارج شده بود که من دیگه به انتها

رسوندمش.

 

از پنجره کلاس داشتم محوطه رو نگاه می کردم که رفیقم حسن بین همه دخترا

وپسرا داد زد:داش علی....نوکر خر پدرتم....

 

منم هول شدم و گفتم:پدرم خودش خرته.....!!!!

 

 


 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 28 بهمن 1391برچسب:,ساعت 19:31 توسط ziba| |


Power By: LoxBlog.Com